تحصیل در ایالات متحده آمریکا همواره یکی از محبوبترین و پرجستوجوترین مسیرهای مهاجرت تحصیلی در میان دانشجویان بینالمللی بوده است. دانشگاههایی با رتبههای جهانی، امکانات آموزشی پیشرفته، اساتید برجسته، دورههای پژوهشمحور و فضای نوآورانه باعث شدهاند که آمریکا بهعنوان «سرزمین فرصتهای دانشگاهی» شناخته شود. اما همانطور که این کشور مقصدی ایدهآل برای پیشرفت تحصیلی و شغلی به نظر میرسد، واقعیتهایی دارد که اگر نادیده گرفته شوند، میتوانند باعث تجربهای پرتنش، ناامیدکننده یا حتی شکستخورده برای دانشجویان بینالمللی شود.
مشکلات دانشجویان در آمریکا بهطور خاص برای کسانی که از کشورهای غیرانگلیسیزبان، فرهنگهای سنتیتر یا نظامهای آموزشی متفاوت میآیند، پیچیدهتر میشود. این مشکلات میتوانند از فشارهای مالی و روانی گرفته تا تبعیض فرهنگی، موانع قانونی، و چالشهای ارتباطی گسترده باشند. در عین حال، بسیاری از دانشجویان حتی پیش از ورود به آمریکا با تصویری رویایی از تحصیل در این کشور آشنا میشوند و از واقعیتهای پشتصحنه غافل میمانند.
در سالهای اخیر، با توجه به تغییرات گسترده در سیاستهای مهاجرتی آمریکا، رقابتیتر شدن بازار کار پس از تحصیل، هزینههای زندگی بهشدت بالا در شهرهای دانشگاهی، و کاهش برخی بورسیهها یا حمایتهای دولتی، بسیاری از دانشجویان بینالمللی بیش از پیش در معرض چالشهای جدی قرار گرفتهاند. حتی پس از پذیرش در دانشگاه، ادامه مسیر ممکن است پر از تضادهای فرهنگی، فشار تحصیلی، بیثباتی روانی و ناامیدی شغلی باشد.
این مقاله به شما کمک میکند تا با 10 مورد از اصلیترین و رایجترین چالشهایی که دانشجویان بینالمللی در آمریکا با آن روبهرو میشوند آشنا شوید. شناخت این موانع پیش از ورود به آمریکا، میتواند دیدی واقعبینانه و آمادگی ذهنی کاملتری به شما بدهد. هدف این مقاله ترساندن نیست، بلکه ایجاد آگاهی برای مواجههای مؤثر و هوشمندانه با واقعیتهایی است که کمتر دربارهشان صحبت میشود.
1. هزینههای بالای تحصیل و زندگی در آمریکا
یکی از اصلیترین معایب تحصیل در آمریکا، مسئله هزینههای سنگین دانشگاهی و زندگی دانشجویی است. برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی که شهریه دانشگاهها پایین یا حتی رایگان است، در آمریکا حتی دانشگاههای دولتی نیز شهریه بالایی از دانشجویان بینالمللی دریافت میکنند.
براساس آمار رسمی College Board در سال ۲۰۲۴، میانگین شهریه سالانه برای دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای دولتی حدود ۲۶,۰۰۰ تا ۳۵,۰۰۰ دلار و در دانشگاههای خصوصی بین ۴۵,۰۰۰ تا ۷۵,۰۰۰ دلار است. این رقم بدون در نظر گرفتن هزینههای جانبی مانند کتابهای درسی، بیمه درمانی، خدمات دانشجویی و سایر مخارج پنهان است.
از سوی دیگر، هزینه زندگی در ایالات متحده – بهویژه در شهرهای دانشگاهی معروف مانند نیویورک، لسآنجلس، بوستون، شیکاگو و سانفرانسیسکو– میتواند ماهانه بین ۱۲۰۰ تا ۲۵۰۰ دلار باشد. هزینههایی مانند اجاره مسکن، حملونقل، مواد غذایی، بیمه درمانی، و حتی وسایل اولیه زندگی ممکن است برای بسیاری از دانشجویان بینالمللی با بودجه محدود، غیرقابل مدیریت به نظر برسد.
در این شرایط، اگر دانشجو بورسیه کامل نداشته باشد یا از تمکن مالی خانوادگی مناسبی برخوردار نباشد، بهمرور با استرس مالی، بدهی، یا حتی ترک تحصیل مواجه خواهد شد. همچنین محدودیتهای قانونی در زمینه اشتغال دانشجویی (که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) عملاً امکان جبران این هزینهها را نیز محدود میکند.
2. مشکل پیدا کردن مسکن مناسب برای دانشجویان بینالمللی
یکی دیگر از چالشهای مهمی که دانشجویان بینالمللی در آمریکا با آن مواجه میشوند، پیدا کردن محل اقامت مناسب از نظر قیمت، امنیت، و نزدیکی به دانشگاه است. برخلاف تصور عمومی، بسیاری از دانشگاههای آمریکایی ظرفیت محدودی برای اسکان دانشجویان خارجی دارند و در بسیاری از موارد، خوابگاهها فقط برای سال اول تحصیل در دسترس هستند. پس از آن، دانشجو باید در بازار مسکن آزاد، برای اجاره خانه یا اتاق تلاش کند.
در شهرهای بزرگ و دانشگاهی مانند بوستون، نیویورک یا لسآنجلس، رقابت برای اجاره خانه بسیار بالا است و قیمتها سرسامآور. یک اتاق ساده در یک آپارتمان اشتراکی میتواند ماهانه بین ۷۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار هزینه داشته باشد. این در حالی است که بسیاری از دانشجویان اطلاعات کافی درباره مناطق امن یا پرخطر شهری ندارند، و از طریق آگهیهای آنلاین یا واسطههای غیررسمی اقدام میکنند که گاهی منجر به کلاهبرداری یا عقد قراردادهای ناعادلانه میشود.
از سوی دیگر، دانشجویانی که تازه وارد آمریکا میشوند، معمولاً دسترسی به ضامن، سابقه اعتباری یا حساب بانکی معتبر ندارند که این موارد برای اجاره رسمی در آمریکا ضروری است. همین مسئله آنها را وادار میکند به سراغ گزینههای پرریسکتری بروند یا برای مدت طولانی در هتلها و اقامتگاههای موقت اقامت داشته باشند که هم پرهزینه و هم پراسترس است. برخی دیگر هم مجبورند مسافتهای طولانی تا دانشگاه را تحمل کنند تا از اجاره پایینتر برخوردار شوند، که این خود باعث صرف وقت زیاد در حملونقل، کاهش بهرهوری و هزینههای جانبی بیشتر میشود.
در مجموع، نبود راهنمایی تخصصی از سوی دانشگاهها برای یافتن مسکن مناسب، شفاف نبودن قوانین اجاره در برخی ایالتها، و تفاوت فرهنگی در سبک زندگی، مسکن را به یکی از نخستین و جدیترین دغدغههای دانشجویان بینالمللی در آمریکا تبدیل کرده است.
3. پیچیدگی قوانین ویزا و اقامت دانشجویی در آمریکا
ایالات متحده یکی از سختگیرانهترین و پرجزئیاتترین نظامهای مهاجرتی را در جهان دارد، و این پیچیدگیها اغلب به چالشی بزرگ برای دانشجویان بینالمللی تبدیل میشود. ویزای F-1 که رایجترین نوع ویزای تحصیلی برای دانشجویان خارجی است، شرایط دقیق و سختگیرانهای دارد که کوچکترین تخطی از آن میتواند منجر به لغو ویزا، اخراج از کشور یا منع ورود مجدد شود.
برخی از مهمترین چالشهای مرتبط با ویزا و اقامت شامل موارد زیر است:
- حفظ وضعیت تحصیل (Full-time Status): دانشجویان F-1 موظفاند در هر ترم تعداد مشخصی از واحدها را بهصورت تماموقت بگذرانند. حذف یا افتادن یک درس میتواند به منزله نقض شرایط ویزا تلقی شود.
- محدودیت کار دانشجویی: اجازه کار فقط در محوطه دانشگاه (on-campus) و حداکثر ۲۰ ساعت در هفته در طول ترم تحصیلی است. کار خارج از دانشگاه فقط با دریافت مجوز CPT یا OPT ممکن است، که خود دارای شرایط خاص، ددلاین، و فرآیند اداری پیچیده است.
- تمدید یا تغییر وضعیت ویزا: اگر دانشجو بخواهد برنامه تحصیلی خود را طولانیتر کند، مقطع تغییر دهد، یا پس از فارغالتحصیلی وارد بازار کار شود، نیاز به تمدید ویزا یا تغییر وضعیت (مثلاً به ویزای کاری H1-B) دارد که روندی طولانی، پرهزینه و غیرقطعی دارد.
- بازگشت به کشور و خطر ریجکتی: بسیاری از دانشجویان پس از سفر به کشور خود برای تعطیلات یا دلایل خانوادگی، در بازگشت با خطر عدم صدور مجدد ویزا مواجه میشوند، بهویژه در شرایط سیاسی یا امنیتی خاص.
- چالشهای اپلیکیشن برای گرین کارت یا اقامت دائم: حتی دانشجویانی که پس از تحصیل وارد بازار کار میشوند، برای دریافت اقامت دائم با موانع متعدد قانونی و سهمیهبندیهای پیچیده مواجهاند.
این قوانین، علاوه بر بوروکراسی زمانبر و هزینهبر، موجب استرس دائمی و نااطمینانی در ذهن بسیاری از دانشجویان بینالمللی میشود. بسیاری از آنها برای هر تصمیم ساده (مانند مرخصی گرفتن، تعویض رشته یا حتی سفر بینالمللی) باید با دفتر بینالملل دانشگاه مشورت کنند و دائم نگران عواقب قانونی احتمالی باشند.
4. مشکلات زبان و تطبیق فرهنگی در آمریکا برای دانشجویان بینالمللی
هرچند بسیاری از دانشجویان بینالمللی با مدرک زبان معتبر (مانند آیلتس یا تافل) وارد آمریکا میشوند، اما برخورد واقعی با زبان روزمره، اصطلاحات محاورهای، لهجههای متنوع و فرهنگ غیررسمی آمریکایی میتواند بسیار گیجکننده و چالشبرانگیز باشد. تفاوت میان زبان آکادمیک و زبان اجتماعی، برای بسیاری از دانشجویان غیربومی موجب استرس، خجالت، و حتی انزوا میشود.
چالشهای زبانی:
- درک مکالمات روزمره: درک لهجههای محلی آمریکایی، سرعت بالای مکالمات، استفاده از اسلنگها و اصطلاحات عامیانه ممکن است برای دانشجویان، حتی با دانش زبان خوب، دشوار باشد.
- صحبت کردن در کلاس یا جلسات گروهی: بسیاری از دانشجویان به دلیل ترس از اشتباه، لهجه یا کمبود دایره واژگان، در مشارکتهای کلاسی و ارائهها دچار اضطراب میشوند.
- ارتباط با اساتید یا همکلاسیها: برقراری ارتباط مؤثر، بهویژه در فرهنگ آمریکایی که مبتنی بر تعامل غیررسمی و گفتوگوی باز است، برای بسیاری دشوار است.
چالشهای فرهنگی:
- شوک فرهنگی: بسیاری از دانشجویان در هفتههای اول حضور دچار احساس غربت، ناآشنایی با قوانین اجتماعی، تعجب از تفاوتهای ارزشی، یا حتی حس “بیجایی” میشوند.
- تفاوت در سبک تدریس و تعامل: در آمریکا، کلاسها تعاملی، بحثمحور و با مشارکت فعال دانشجو همراه است. این سبک آموزش ممکن است برای کسانی که از نظام آموزشی سنتی آمدهاند، متفاوت و غافلگیرکننده باشد.
- احساس تعلق و پذیرش اجتماعی: برخی دانشجویان احساس میکنند به دلایل فرهنگی، زبانی یا مذهبی در گروههای اجتماعی دانشگاه پذیرفته نمیشوند یا بهسختی دوست پیدا میکنند.
بسیاری از دانشگاههای آمریکا مراکز پشتیبانی زبان و تطبیق فرهنگی دارند، اما دسترسی فعال به این خدمات، نیازمند جستوجوی مستقل دانشجوست. عدم استفاده از این منابع میتواند موجب انزوا، کاهش عملکرد تحصیلی و فرسودگی روانی شود.
5. فشار تحصیلی و رقابت علمی شدید در دانشگاههای آمریکا
یکی از چالشهای بزرگ دانشجویان بینالمللی در آمریکا، میزان بالای فشار تحصیلی و رقابت دانشگاهی است. برخلاف بسیاری از کشورها که تأکید اصلی بر گذراندن واحدها و حفظ معدل است، دانشگاههای آمریکایی بر مفاهیمی مانند نوآوری، مشارکت کلاسی، تحقیق، کار تیمی، و حل مسئله تمرکز دارند. این تفاوت نهتنها در روش تدریس، بلکه در شیوه ارزیابی، روابط استاد-دانشجو و حتی فرهنگ دانشگاهی محسوس است.
دلایل اصلی فشار تحصیلی در آمریکا:
- برنامه درسی فشرده و پویا: بسیاری از دورهها پروژهمحور و همراه با ارزیابی مداوم هستند. تکالیف هفتگی، آزمونهای میانترم و پایانترم، و مقالات تحلیلی بخشی از ساختار رایج هر ترم است.
- مشارکت فعال در کلاس الزامی است: اساتید آمریکایی اغلب بخشی از نمره نهایی را به حضور ذهن، بحث و گفتوگو در کلاس، و توانایی تحلیل انتقادی اختصاص میدهند.
- رقابت درونی با دانشجویان بومی: دانشجویان بینالمللی باید در فضایی رقابتی با دانشجویانی رقابت کنند که از نظر زبان، سبک تدریس، و مهارتهای نوشتاری برتری نسبی دارند.
- وابستگی بورسیهها به عملکرد تحصیلی: بسیاری از دانشجویان بورسیه یا کمکهزینه دارند که تنها در صورت حفظ معدل بالا یا استاندارد علمی مشخص، ادامه پیدا میکند. این وابستگی باعث فشار روانی مستمر میشود.
- ترس از افت تحصیلی و تبعات ویزایی: در ویزای F-1، افت تحصیلی شدید یا انصراف از واحدها ممکن است وضعیت اقامت دانشجو را تهدید کند و این موضوع استرس مضاعفی ایجاد میکند.
مقابله با این فشار، نیازمند برنامهریزی دقیق، مهارت در مدیریت زمان، آشنایی با منابع پشتیبانی دانشگاه (مرکز مشاوره، Writing Center، مشاور تحصیلی و…) و در مواردی حتی کمک حرفهای روانشناسی است.
6. دور از خانه: احساس غربت و دلتنگی در سال اول تحصیل
برای بسیاری از دانشجویان بینالمللی، سال اول تحصیل در آمریکا با حس دلتنگی و بیگانگی همراه است. دوری از خانواده، دوستان و محیط آشنا باعث میشود فرد درگیر احساساتی نظیر تنهایی، انزوا و گاهی افسردگی شود. سبک زندگی فردگرایانه در ایالات متحده نیز بهگونهای است که ایجاد دوستیهای عمیق و پایدار نیاز به زمان، تلاش و شناخت فرهنگی دارد. بسیاری از دانشجویان در ابتدا نمیدانند چگونه با این خلأ ارتباطی کنار بیایند و نبود حمایت عاطفی نزدیک، فشار روانی حاصل از تحصیل، زبان و فرهنگ جدید را تشدید میکند.
این حس غربت اگر مدیریت نشود، میتواند منجر به افت تحصیلی، کاهش انگیزه، دوری از فعالیتهای اجتماعی و مشکلات روانی جدیتر شود. دانشگاههای آمریکا خدمات حمایتی متعددی برای دانشجویان بینالمللی دارند، از جمله مشاوره روانشناسی، کلابهای فرهنگی، گروههای دوستی و برنامههای سازگاری فرهنگی. اما فعالسازی این حمایتها وابسته به اقدام خود دانشجو است. پذیرش این واقعیت که تطبیق با محیط جدید فرآیندی تدریجی است، کلید عبور از بحران عاطفی سال اول خواهد بود.
7. محدودیتهای قانونی برای اشتغال دانشجویان بینالمللی
یکی از مشکلات اساسی دانشجویان بینالمللی در آمریکا، محدودیتهای قانونی در زمینه کار حین تحصیل است. بر اساس قوانین ویزای F-1، دانشجویان فقط مجاز به ۲۰ ساعت کار در هفته و آن هم فقط در محوطه دانشگاه (on-campus) هستند. این محدودیت، فرصت درآمدزایی را بهشدت کاهش داده و در تأمین هزینههای بالای زندگی و تحصیل، چالشبرانگیز است. در بسیاری از دانشگاهها نیز مشاغل داخل دانشگاه محدود بوده و رقابت زیادی برای استخدام وجود دارد.
علاوه بر این، دانشجویان برای اشتغال خارج از دانشگاه باید مجوزهای خاص مانند CPT (کار عملی حین تحصیل) یا OPT (دوره کار پس از فارغالتحصیلی) دریافت کنند که فرایند زمانبر، پیچیده و گاه پرریسکی دارد. تخطی از این مقررات، میتواند منجر به لغو ویزا و اخراج از کشور شود. در نتیجه، بسیاری از دانشجویان در مضیقه مالی باقی میمانند، در حالی که توانایی و تمایل به کار دارند اما قوانین اجازه نمیدهد. همین موضوع به یکی از اصلیترین دلایل فشار مالی و استرس روانی برای دانشجویان خارجی تبدیل شده است.
8. تبعیض فرهنگی و احساس طرد شدن در محیط دانشگاهی
اگرچه بیشتر دانشگاههای آمریکایی از تنوع فرهنگی و نژادی خود بهعنوان یک افتخار یاد میکنند، اما تجربه برخی دانشجویان بینالمللی چیز دیگری را نشان میدهد. تبعیضهای فرهنگی، نژادی یا زبانی ممکن است آشکار یا پنهان در محیطهای آموزشی و اجتماعی دانشگاهها رخ دهد. گاهی این تبعیضها در قالب رفتارهای ناخودآگاه، نگاههای بیاعتماد، یا حتی نادیدهگرفتن نظرات دانشجوی خارجی در فعالیتهای گروهی بروز میکند. چنین تجربههایی، هرچند کوچک، میتواند حس تعلق را تضعیف و اعتمادبهنفس فرد را خدشهدار کند.
دانشجویانی که ظاهر، لهجه یا پیشزمینه فرهنگی متفاوتی دارند، ممکن است احساس کنند که در اقلیت قرار دارند یا دیده نمیشوند. این موضوع نهتنها بر تعاملات اجتماعی اثر میگذارد، بلکه میتواند مانعی برای مشارکت علمی، ایجاد ارتباط با اساتید و ورود به شبکههای حرفهای باشد. دانشگاهها معمولاً دفتر برابری و تنوع (Diversity Office) دارند، اما بسیاری از دانشجویان از خدمات آن آگاه نیستند یا ترجیح میدهند مسائل را شخصاً حل کنند. این در حالی است که گفتوگو و مراجعه به این نهادها میتواند از بسیاری از مشکلات پیشگیری کند یا فرصت شنیده شدن را فراهم آورد.
9. سردرگمی در ساختار دانشگاهی و فرآیندهای اداری آمریکا
نظام آموزش عالی در آمریکا با بسیاری از کشورها تفاوتهای بنیادی دارد. از ساختار دورهها، نظام انتخاب واحد، نحوه ارزشیابی، ارتباط با استاد، تا مسائل مالی و ثبتنام، همهچیز نیاز به آشنایی کامل با قواعد و روالهای خاص خود دارد. برای دانشجویان بینالمللی که برای اولینبار با این سیستم مواجه میشوند، این تفاوتها میتواند منبع اصلی سردرگمی، اشتباه و استرس باشد.
در بسیاری از دانشگاهها، دانشجو مسئول تنظیم برنامه درسی، پیگیری مراحل اداری، ثبتنام، پرداختها و انتخاب استاد راهنماست. اما نبود آگاهی کافی از اصطلاحات رایج، پورتالهای آنلاین پیچیده، و عدم دریافت راهنماییهای لازم، گاه باعث میشود که دانشجویان فرصتها را از دست دهند یا مرتکب اشتباهاتی شوند که بر وضعیت تحصیلی یا ویزاییشان تأثیر بگذارد. همچنین درک سیستم نمرهدهی (GPA)، کارگاهها، فرصتهای تحقیقاتی یا بورسیهها، به زمان و سازگاری نیاز دارد.
گرچه بیشتر دانشگاهها دفاتر راهنمای دانشجویان بینالمللی دارند، اما فقدان آموزش اولیه جامع یا عدم پیگیری فعال توسط دانشجو، موجب سردرگمی مداوم و حتی تصمیمات اشتباه میشود. در نتیجه، آشنایی با ساختار دانشگاه از طریق شرکت در جلسات توجیهی، تعامل با دانشجویان سالبالایی، و مراجعه مکرر به مشاور تحصیلی، یکی از نیازهای حیاتی هر دانشجوی خارجی در آمریکاست.
10. فشار چندوجهی؛ تعادل میان تحصیل، کار، زندگی و سلامت روان
زندگی یک دانشجوی بینالمللی در آمریکا چیزی فراتر از درس خواندن است؛ این تجربه ترکیبی است از تلاش برای موفقیت آکادمیک، مدیریت هزینههای سنگین، وفق یافتن با فرهنگ جدید، حفظ ارتباط با خانواده از راه دور، و کنار آمدن با چالشهای ویزا و قوانین اقامت. همین مجموعه متنوع از مسئولیتها و فشارها، تعادل میان زندگی شخصی، تحصیل، کار و سلامت روان را به چالشی واقعی تبدیل میکند.
در حالی که بسیاری از دانشجویان سعی میکنند با نهایت توان در تمام این حوزهها موفق باشند، اما فقدان زمان کافی، نبود حمایت اجتماعی پایدار، محدودیت منابع، و توقعات زیاد از خود، اغلب باعث فرسودگی روانی و جسمی میشود. دانشجویان بینالمللی معمولاً در تلاشاند تا از فرصتهای تحصیلی حداکثر استفاده را ببرند، شغل پارهوقت بگیرند، نمرات عالی کسب کنند، در پروژههای پژوهشی مشارکت داشته باشند و در عین حال با دلتنگی، بیثباتی اقتصادی و دغدغههای قانونی کنار بیایند.
در این میان، بسیاری از آنها سلامت روان خود را نادیده میگیرند یا زمانی متوجه فشارهای روانی میشوند که نشانههایی چون اضطراب، بیخوابی، خستگی مزمن یا بیانگیزگی آشکار میشود. استفاده از خدمات مشاوره دانشگاهی، حفظ ارتباط اجتماعی فعال، مهارت در مدیریت زمان و پذیرش اینکه گاهی «نه گفتن» هم یک انتخاب سالم است، از راهکارهای مهم برای حفظ این تعادل هستند.
تحصیل در آمریکا با وایز اپلای
اگر دنبال اپلای تحصیلی هستید ولی نمیدانی از کجا شروع کنید یا از پیچیدگیهای این مسیر سردرگم شدید، وایز اپلای دقیقا همان چیزی است که لازم دارید. با وایز اپلای میتانی بدون اینکه پول مشاوره بدهید، خودتان مستقیما دست به کار شده و برای پذیرش اقدام کنید. فقط همان هزینه بررسی مدارک یا اپلیکیشن فی رو میدهید که آن هم راحت و ریالی پرداخت میشود.
از آن بهتر اینکه برنامه تحصیلی بسیار زیادی در دانشگاههای معتبر دنیا پیش رویتان قرار دارد، میتوانید بر اساس علایقتان سرچ کرده، ببینید کدام دانشگاه با شرایط شما سازگار هست و اپلیکیشن را قدمبهقدم جلو ببرید. وضعیت اپلیکیشن رو هم میتوانید به صورت لحظهای از پنل خود مشاهده کنید. مشاوران وایز اپلای هم همیشه هستند تا هرجا سوال داشتید شما را راهنمایی کنند. برای مشاوره مهاجرت رایگان نیز می توانید از طریق فرم زیر درخواست خود را ثبت کنید.
سوالات متداول درباره مشکلات دانشجویان بینالمللی در آمریکا
1. آیا امکان کار حین تحصیل برای دانشجویان بینالمللی در آمریکا وجود دارد؟
بله، ولی بسیار محدود است. فقط میتوانید حداکثر ۲۰ ساعت در هفته در محیط دانشگاه (on-campus) کار کنید. برای کار بیرون از دانشگاه، نیاز به مجوز CPT یا OPT دارید.
2. چطور میتوان با احساس غربت در سال اول مقابله کرد؟
استفاده از گروههای دانشجویی، شرکت در فعالیتهای دانشگاه، ارتباط با دیگر دانشجویان بینالمللی، و مراجعه به مشاور دانشگاه میتواند کمککننده باشد.
3. آیا همه دانشگاههای آمریکا خدمات مشاوره روانشناسی ارائه میدهند؟
تقریباً بله. اکثر دانشگاههای معتبر دارای مرکز مشاوره برای دانشجویان هستند که اغلب خدمات آن رایگان یا با هزینه بسیار پایین است.
4. هزینه زندگی در آمریکا برای یک دانشجوی بینالمللی چقدر است؟
بسته به شهر محل تحصیل، این رقم میتواند بین ۱۲۰۰ تا ۲۵۰۰ دلار در ماه متغیر باشد (شامل اجاره، خورد و خوراک، حملونقل و بیمه درمانی).
5. اگر یک درس را بیفتم یا واحدی را حذف کنم، چه اتفاقی میافتد؟
اگر تعداد واحدها به زیر حداقل مجاز برسد، ممکن است وضعیت قانونی ویزای شما در خطر بیفتد. قبل از هر تغییری با دفتر دانشجویان بینالمللی مشورت کنید.